روایتی تصویری از جشن‌ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی

جشنِ ۳۰۰ میلیون دلاری شاه و فرح

تصاویر/ جشنِ 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!
فرادید؛ در 20 مهرماه 1350 محمدرضا پهلوی با هدف بزرگداشت 25 قرن حکومت پادشاهی در ایران جشنی برگزار کرد که با بیش از سیصد میلیون دلار هزینه گرانترین و مجلل ترین جشن زمان خود بود. 
 
به گزارش مجله تاریخ فرادید، جشن های 2500 ساله شاهنشاهی در حالی با صرف هزینه های گزاف انجام می شد که در همان تاریخ متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند و بسیاری در داخل و خارج شاه را به خاطر این ولخرجی بی مورد مورد انتقاد قرار دادند. 
 
مراسم با قرائت خطابه محمدرضا پهلوی در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد آغاز می‌شد و رؤسای جمهور، پادشاهان‌، نخست وزیران و هیأتهای بلندپایه بیش از یکصد کشور جهان سالگرد حکومت پادشاهی ایران را جشن می گرفتند. صدها نوع غذا و نوشیدنی‌های سفارشی ازخارج کشور وارد شده وخیابان‌های تهران و دیگر شهرها چراغانی شده، رژه نمونه سربازان سواره و پیاده نظام مربوط به دوره‌های مختلف سلسله پادشاهی‌، مهمترین وجه ظاهری این جشن‌ها بود. 
 
ویلیام شوکراس نویسنده کتاب «آخرین سفر شاه» در بخشی از کتاب خود پیرامون اقدامات شاه به بیان جزئیاتی از این میهمانی مجلل پرداخته و آن را یکی از عوامل افزایش نارضایتی علیه سلطنت و وقوع انقلاب اسلامی دانسته است. 
 
به روایت شوکراس در دشت خاکی خشک و مرتفع تخت جمشید اردوگاهی مرکب از خیمه‌های گران بها به وسیله «ژانسن» دکوراتور فرانسوی برپا شد و آرایشگران طراز اول از سالن‌های کارینا والکساندر پاریس به تخت جمشید پرواز کردند. «الیزابت آردن‌"» یک نوع کرم صورت تولید کرد که نام آن را «فرح‌» گذاشت تا در جعبه‌های مخصوص به میهمانان هدیه شود. 
 
«باکارا» گیلاس پایه دار کریستال طراحی کرد، «سرالین‌» جایگاه میهمانان را روی سفال‌های قرن پنجم پیش از میلاد ساخت‌. «رابرت هاویلند» فنجان و نعلبکی‌هایی ساخت که فقط یک بار مورد مصرف میهمانان قرار گرفت‌... «لان ون‌» اونیفورم‌های جدیدی برای کارمندان دربار تهیه کرد که نیم تنه آن به طرز شکیل ولی نه زننده با بیش از یک و نیم کیلو نخ طلا دوخته شده بود. دوختن هر یک از این اونیفورم‌ها، نزدیک به 500ساعت کار لازم داشت‌. غذاهای ضیافت تخت جمشید را نیز رستوران «ماکسیم‌» تهیه می‌کرد. 
 
بنا به نوشته شوکراس صورت غذای ضیافت شام جشن با مرکب سیاه روی صفحات پوست آهو نقش شد و با یک ریسمان تابیده طلایی بصورت یک کتاب کوچک باجلد ابریشمی آبی و طلایی صحافی شد. تخم بلدرچین با مروارید دریای خزر، ته دم خرچنگ با سس «نانتوآ»، خوراک پشت بازوی بره سرخ شده همچنین خوراک طاووس به سبک شاهنشاهی با سالاد مخلوط طبق سلیقه «الکساندر دوما» برخی از غذاهایی بود که در این مراسم سرو می شد. 
 
میهمانی مجلل شاه از آن جهت که جنبه تبلیغاتی برای سیستم سلطنتی داشت از بازتاب رسانه‌ای قابل توجهی نیز برخوردار بود و به همین خاطر 600 روزنامه نگار و عکاس خبری در آن تاریخ میهمان ایران بودند تا پوشش خبری مراسم را انجام دهند. عکاسان مشهوری چون هوبرت لی کامپیون، الیوت ارویت، برونو باربی، ریموند دی پاردون، ژیل پرس و عباس عطار نام هایی بودند که برای پوشش تصویری مراسم دعوت شدند. 
 
تاکنون عکس های بسیاری از این مراسم پر زرق و برق منتشر شده که برخی مربوط به همین عکاسان هستند. در گزارش مصور زیر عکس های دو تن از این عکاسان انتخاب شده است. عکس های رنگی که از برونو باربی است و عکس های سیاه و سفید که توسط عباس عطار عکاسی شده است. عکس ها با کنفرانس خبری محمدرضا شاه درباره برگزاری جشن آغاز می‌شود و در ادامه ورود وی به شیراز، مراسم رژه سربازان با لباس ادوار مختلف تاریخ، ضیافت اصلی و حضور میهمانان از کشورهای مختلف را در بر می گیرد.

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

 

روایتی تصویری از جشن‌ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی

جشنِ ۳۰۰ میلیون دلاری شاه و فرح

تصاویر/ جشنِ 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!
فرادید؛ در 20 مهرماه 1350 محمدرضا پهلوی با هدف بزرگداشت 25 قرن حکومت پادشاهی در ایران جشنی برگزار کرد که با بیش از سیصد میلیون دلار هزینه گرانترین و مجلل ترین جشن زمان خود بود. 
 
به گزارش مجله تاریخ فرادید، جشن های 2500 ساله شاهنشاهی در حالی با صرف هزینه های گزاف انجام می شد که در همان تاریخ متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند و بسیاری در داخل و خارج شاه را به خاطر این ولخرجی بی مورد مورد انتقاد قرار دادند. 
 
مراسم با قرائت خطابه محمدرضا پهلوی در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد آغاز می‌شد و رؤسای جمهور، پادشاهان‌، نخست وزیران و هیأتهای بلندپایه بیش از یکصد کشور جهان سالگرد حکومت پادشاهی ایران را جشن می گرفتند. صدها نوع غذا و نوشیدنی‌های سفارشی ازخارج کشور وارد شده وخیابان‌های تهران و دیگر شهرها چراغانی شده، رژه نمونه سربازان سواره و پیاده نظام مربوط به دوره‌های مختلف سلسله پادشاهی‌، مهمترین وجه ظاهری این جشن‌ها بود. 
 
ویلیام شوکراس نویسنده کتاب «آخرین سفر شاه» در بخشی از کتاب خود پیرامون اقدامات شاه به بیان جزئیاتی از این میهمانی مجلل پرداخته و آن را یکی از عوامل افزایش نارضایتی علیه سلطنت و وقوع انقلاب اسلامی دانسته است. 
 
به روایت شوکراس در دشت خاکی خشک و مرتفع تخت جمشید اردوگاهی مرکب از خیمه‌های گران بها به وسیله «ژانسن» دکوراتور فرانسوی برپا شد و آرایشگران طراز اول از سالن‌های کارینا والکساندر پاریس به تخت جمشید پرواز کردند. «الیزابت آردن‌"» یک نوع کرم صورت تولید کرد که نام آن را «فرح‌» گذاشت تا در جعبه‌های مخصوص به میهمانان هدیه شود. 
 
«باکارا» گیلاس پایه دار کریستال طراحی کرد، «سرالین‌» جایگاه میهمانان را روی سفال‌های قرن پنجم پیش از میلاد ساخت‌. «رابرت هاویلند» فنجان و نعلبکی‌هایی ساخت که فقط یک بار مورد مصرف میهمانان قرار گرفت‌... «لان ون‌» اونیفورم‌های جدیدی برای کارمندان دربار تهیه کرد که نیم تنه آن به طرز شکیل ولی نه زننده با بیش از یک و نیم کیلو نخ طلا دوخته شده بود. دوختن هر یک از این اونیفورم‌ها، نزدیک به 500ساعت کار لازم داشت‌. غذاهای ضیافت تخت جمشید را نیز رستوران «ماکسیم‌» تهیه می‌کرد. 
 
بنا به نوشته شوکراس صورت غذای ضیافت شام جشن با مرکب سیاه روی صفحات پوست آهو نقش شد و با یک ریسمان تابیده طلایی بصورت یک کتاب کوچک باجلد ابریشمی آبی و طلایی صحافی شد. تخم بلدرچین با مروارید دریای خزر، ته دم خرچنگ با سس «نانتوآ»، خوراک پشت بازوی بره سرخ شده همچنین خوراک طاووس به سبک شاهنشاهی با سالاد مخلوط طبق سلیقه «الکساندر دوما» برخی از غذاهایی بود که در این مراسم سرو می شد. 
 
میهمانی مجلل شاه از آن جهت که جنبه تبلیغاتی برای سیستم سلطنتی داشت از بازتاب رسانه‌ای قابل توجهی نیز برخوردار بود و به همین خاطر 600 روزنامه نگار و عکاس خبری در آن تاریخ میهمان ایران بودند تا پوشش خبری مراسم را انجام دهند. عکاسان مشهوری چون هوبرت لی کامپیون، الیوت ارویت، برونو باربی، ریموند دی پاردون، ژیل پرس و عباس عطار نام هایی بودند که برای پوشش تصویری مراسم دعوت شدند. 
 
تاکنون عکس های بسیاری از این مراسم پر زرق و برق منتشر شده که برخی مربوط به همین عکاسان هستند. در گزارش مصور زیر عکس های دو تن از این عکاسان انتخاب شده است. عکس های رنگی که از برونو باربی است و عکس های سیاه و سفید که توسط عباس عطار عکاسی شده است. عکس ها با کنفرانس خبری محمدرضا شاه درباره برگزاری جشن آغاز می‌شود و در ادامه ورود وی به شیراز، مراسم رژه سربازان با لباس ادوار مختلف تاریخ، ضیافت اصلی و حضور میهمانان از کشورهای مختلف را در بر می گیرد.

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

جشن 300 میلیون دلاری و آغاز سقوط!

 

ملکه اقیانوس آرام یکی از خطرناکترین زنان قاچاقچی دنیا

ملکه اقیانوس آرام یکی از خطرناکترین زنان قاچاقچی دنیا! عکس

ساندرا یکی از معروف ترین زنان قاچاقچی دنیا!

«ساندرا آویلا بلتران» یکی از خطرناک ترین زنان قاچاقچی در دنیاست، به خاطر مسیری که برای قاچاق انتخاب کرده بود از طرف رسانه ها، «ملکه اقیانوس آرام» لقب گرفت.

ساندرا در اکتبر ۱۹۶۰ در مکزیک و در خانواده ای به دنیا آمد که همگی از اعضای کارتل معروف «گادالاجارا» به رهبری رافائل کارو بودند که از مکزیک هرویین و ماری جوانا به آمریکا می برد. پدربزرگ ساندرا، به جرم قاچاق مواد مخدر به ۴۰ سال حبس محکوم شده بود.در خانواده مادری هم که قاچاق کوکایین از کوچک ترین کارهای خلافی بود که انجام می شد. به سبب داشتن چنین خانواده ای، ساندرا از همان نوجوانی با مشهورترین و بزرگ ترین قاچاقچیان مکزیک ملاقات کرده و آن ها را می شناخت.

دستگیری ساندرا آویلا بلتران توسط ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر

دستگیری ساندرا آویلا بلتران توسط ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر

ساندرا دو بار ازدواج کرد، هر دو همسر او، افسران سابق پلیس بودند که از کار خود استعفا داده و به باندهای قاچاق ملحق شده بودند، هر دو نفر آن ها هم در نهایت توسط قاتلان اجاره ای کشته شدند. پس از آن، ساندرا با فردی به نام «خوان رامیرز» با نام مستعار ببر آشنا شد و همان زمان بود که توسط او به سرپرستی یکی از باندهای قاچاق در کلمبیا انتخاب شد.

آن ها کوکایین را از کلمبیا توسط کشتی از اقیانوس آرام به کشورهای دیگر می فرستادند. در یکی از این سفرها در سال ۲۰۰۱ کشتی با ۹ تن کوکایین به دست پلیس افتاد و رامیرز نیز دستگیر شد و از آن زمان به بعد بود که ساندرا به عنوان رهبر کل کارتل رامیرز انتخاب شد.

در سال ۲۰۰۲ پسر ساندرا ربوده شد و آدم ربایان از او درخواست پنج میلیون دلار پول کردند ولی ساندرا موفق شد بدون دخالت پلیس، پسر خود را نجات دهد اما این کار او باعث شد که نیروهای پلیس مشکوک شوند که کسی هنوز راه رامیرز را ادامه می دهد. چهار سال طول کشید تا ۳۰ تیم مختلف پلیس فدرال، موفق به دستگیری ساندرا در مکزیکوسیتی بشوند.

او به غیر از قاچاق مواد مخدر از کلمبیا به مکزیک، به میلیاردها دلار پولشویی و داشتن سلاح بدون مجوز نیز متهم شد. ساندرا پس از سپری کردن مدتی از محکومیتش در آمریکا در سال ۲۰۱۵ آزاد شد و به مکزیک رفت. جالب اینجاست که حالا ساندرا در مکزیک از  محبوبیت زیادی برخوردار است و مردم او را به عنوان یک زن پیروز و مبارز و بازرگان حرفه ای می شناسند.

 

 

مردمان عجیب قبیله تورکانا

در قلب مثلث ایلمی ، یک منطقه مورد مناقشه در شرق آفریقا وجود دارد. که قبیله ای به نام تورکانا درآن زندگی می کنند که بیشتر شغل آنها چوپانی و ماهیگیری  می باشد که زندگی آنها به صورت سنتی تا به امروز ادامه دارد.
  نزاع بر سر این سرزمین بین سودان جنوبی و کنیا ناشی از یک معاهده ی قدیمی است که صد ها سال از آن می گذرد و همچنان این نزاع وجود دارد.
  
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
 
 تصاویر : مردمان عجیب قبیله تورکانا
  
 
 

میا خلیفه

میا خلیفه

 

میا خلیفا (انگلیسیMia Khalifa؛ زادهٔ ۱۰ فوریهٔ ۱۹۹۳) که همچنین با نام میا کالیستا شناخته می‌شود یک بازیگر پورنوگرافی اهل لبنان/آمریکااست. او به خاطر حضور در یک ویدئوی پورن با حجاب اسلامی، به قتل تهدید شده است. . میا خلیفا در بیروت به دنیا آمد و والدینش در سال ۲۰۰۰۰، وقتی که او هفت ساله بود به مریلند در ایالات متحده مهاجرت کردند و از دانشگاه تگزاس لیسانس تاریخ گرفته است.

 میا خلیفه در لبنان زاده شد. خانواده او کاتولیک بودند و او نیز ابتدا کاتولیک بود ولی دیگر به مذهب کاتولیک اعتقادی ندارد. او در شهرستان مونتگومری، مریلند زندگی می‌کرد و در دوران دبیرستان لاکراس بازی می‌کرد. از دانشگاه تگزاس در ال پاسو مدرک کارشناسی تاریخ گرفته‌است. در فوریه  ۲۰۱۱ چیزی از ۱۸ سالگیش نگذشته بود که زن یک مرد آمریکایی شد.

خلیفه در اکتبر ۲۰۱۴ وارد حرفه پورنوگرافی شد. یک روز او در رستوران واتا برگر (Whataburger) در حال کار کردن بود که یک مشتری پیش او رفت و از او پرسید آیا تا به حال به این فکر کرده‌است که در فیلم‌های پورنوگرافی باشد.

خلیفه و گیلبرت آریناس یک شوی ورزشی روزانه در کانال خبری Complex News در یوتیوب دارند که از ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷ شروع به کار کرده‌است.

 

فشاری که زنان لبنانی برای زیباتر شدن احساس می کنند

نبض لبنان

فشاری که زنان لبنانی برای زیباتر شدن احساس می کنند

استانداردهای زیبایی در لبنان فشار بر زنان و مردان در گروههای سنی مختلف را افزایش داده تا به جراحی پلاستیک و سایر روشهای زیبایی پناه ببرند.
 
 

در تمامی محله‌های پایتخت لبنان، سالن‌های زیبایی طیف وسیعی از خدمات را ارائه می‌کنند. در سالن هنادی که یکی از پر ازدحام ترین آرایشگاه‌های منطقه‌ی خود است، گروهی از زنان درباره فشاری که برای زیباتر شدن روی خود احساس می‌کنند، صحبت می‌کردند. مکالمه‌ای بین دو زن جریان داشت که دلایل نیازشان را به قرارهای متعدد آرایشگاه برای زیبایی به قیمت رفتن زیر قیچی، تحمل نیش سرنگ و حتی چاقو مورد بحث قرار داده بودند. هنادی سیاله مالک سالن آرایش نیز به گفت و گو میان آن دو پیوست. خانم سیاله که خود ۴۲ سال سن دارد و از ۱۷ سال پیش کار آرایشگری را شروع کرده، گفت که شرایط نسبت به زمان آغاز کار او کاملاً تغییر کرده است.

وی با ذکر این که «امروز مردم، به ویژه زنان، بسیار قضاوت‌گر شده‌اند»، ادامه داد: «این انتظار وجود دارد و آن‌ها تاثیرگذاری اولیه را می‌خواهند. یک زن برای زیبا بودن تحت فشار قرار داد و این امر به نحوی هشدار دهنده رو به افزایش است. این روی اعتماد به نفس زنان تاثیر می‌گذارد».

در لبنان ظاهر افراد اولویت خاصی دارد و صنعت زیبایی رونق یافته است. طبق گفته سیاله، علاوه بر خدمات رایج سالن‌های زیبایی مانند پیرایش مو، آرایش صورت و اپیلاسیون، تزریق بوتاکس و سایر حجم‌دهنده‌ها نیز به سرعت جای خود را باز می‌کنند. جراحی پلاستیک از مدت‌ها قبل در لبنان رایج بوده اما قبل از ناآرامی‌های سوریه، آمار بالاتری داشت. بی ثباتی در سوریه باعث شد که سفرها به لبنان، به عنوان یکی از مراکز جراحی پلاستیک در خاورمیانه کمتر شود.

سارا ملعات یکی از محققان دانشگاه آمریکایی بیروت که پایان نامه فوق لیسانس خود را درباره زنان جوان لبنانی و جراحی پلاستیک نوشته است، به المانیتور گفت: «آمار رسمی در این باره وجود ندارد اما بر اساس تحقیقات من و مدارک و شواهد زندگی روزمره در بیروت، من می‌توانم بگویم که دست‌کم یک سوم زنان لبنانی نوعی از جراحی پلاستیک یا زیبایی را انجام داده‌اند. در میان یک طبقه خاص اقتصادی و اجتماعی –افراد ثروتمندتر در شهر بیروت- من فکر می‌کنم که حتی این نسبت بالاتر است».

پایه‌بودن زیبایی در لبنان که تا حدی زیادی جامعه‌ی مرد سالار به شمار می‌رود، ریشه در نابرابری جنسیتی دارد و از دیرباز چنین بوده اما عواملی چون ترکیب جامعه‌ی بعد از جنگ داخلی، فشارهای خانواده و جمع نزدیکان، شرایط اقتصادی و شبکه‌های اجتماعی آن را تشدید کرده‌اند.

خانم ملعات در این باره گفت: «از دیدگاه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی، فکر می‌کنم این مساله را در فرم بزرگ‌تری از جامعه لبنان باید دید. برای نسل جدید لبنانی‌ها، مهم‌ترین فاکتور، تصویرشان –یعنی آن‌گونه که خود را به جامعه عرضه می‌کنند- است؛ حتی اگر این به قیمت خرج کردن خارج از حد توان یا بدهکار شدن باشد».

فشار از همه جا وارد می‌شود: از بیلبوردهایی که محصولات زیبایی را تبلیغ می‌کنند تا خانواده و افراد نزدیک. ملعات این افراد را «مادران، معشوقه‌ها و افراد خاص دیگر» می‌شمارد و توضیح می‌دهد که چرا مردم حس می‌کنند که نیاز دارند زیبا باشند. او گفت که اغلب نخستین پیشنهاد برای تغییر و بهتر کردن ظاهر یک فرد، از سوی یک زن سالمند در خانواده یا دوست پسر و شوهر ارائه می‌شود.

الکساندرا حاج، یک دانشجوی ۲۲ ساله در دانشگاه آمریکایی لبنان می‌گوید که او از دوران کودکی با این حس می‌زیسته که قیافه‌اش خوب نیست. وی به المانیتور گفت: «از زمانی که هشت سالم بود، همه به من می‌گفتند که قیافه‌ات عالی است اما وقتی بزرگ شوی، بینی‌ات گنده می‌شود».

الکساندرا همچنین از زمانی که به یاد می‌آورد، با اضافه وزن خود کلنجار می‌رود. وی از سن ۱۱ سالگی به رژیم گرفتن پرداخت. مادرش که یک مدل بود و هنوز زیبا به شمار می‌رود، وی را از سنین نوجوانی نسبت به بدنش حساس کرد. خانم حاج گفت: این فشار «از آن‌جا شروع شد که می‌دیدم مادرم هر روز خود را می‌آراید و همیشه آن‌چه می‌پوشد و آن‌گونه که به نظر می‌آید، برایش در اولویت است. علیرغم این که مادرم باهوش است، مدرک فوق لیسانس دارد و بسیار خوش سخن است، اولویت‌اش همیشه شکل ظاهری‌اش بود چرا که این مساله در جامعه تاثیرگذار است و مادرم هم به خاطر ظاهرش مشهور بود».

بسیاری از زنان و مردان فارغ از گروه سنی، مساله ظاهر را نوعی رقابت میان زنان بر سر کسب شریک زندگی می‌دانند. تعداد زنان نسبت به مردان در لبنان بیشتر است و از نظر تاریخی، مردان بیشتری از لبنان برای کار به سایر کشورها، مخصوصاً کشورهای عربی می‌روند. (البته این نسبت در حال تغییر است زیرا اخیراً زنان هم شروع به مهاجرت کرده‌اند). مهاجرت به دلیل شرایط اقتصادی لبنان ادامه دارد و مردان بیشتری را در خارج از کشور نگه می‌دارد.

با این حال، رقابت تنها بین زنان مجردی که به دنبال شریک زندگی می‌گردند، نیست. حتی زنان میانسال در سالن آرایش سیاله به مسابقه اشاره می‌کنند. آن‌ها گفته‌اند که با وجود متاهل بودن، تلاش دارند تا شوهران خود را از بیراهه رفتن دور نگه دارند. آن‌ها معتقدند که انتظارها از زنان شاغل برای این که هر روز جذاب باشند، بیشتر است.

جرجس ج غنیم رییس انجمن جراحی پلاستیک، ترمیمی و زیبایی لبنان به المانیتور گفت که آمار دقیقی از جراحی‌های انجام شده و مواد تزریقی و حجیم کننده مانند بوتاکس وجود ندارد. بر طبق شواهد و یافته‌های عملی غنیم، حدود ۳۰ درصد از جراحی‌های زیبایی بر روی مردان انجام می‌شود.

علی زین ۲۴ ساله یکی از آن‌ّهاست. او بینی و چانه‌‌اش را جراحی و دندان‌های خود را مرتب کرده اما هنوز فشار برای زیبایی در لبنان از روی او برداشته نشده است. او به المانیتور گفت که چنین چیزی تبدیل به بخشی از جامعه شده است. علی ادامه داد: «در لبنان جراحی پلاستیک دیگر مساله‌ای خاص نیست و بخشی از هویت شماست. برخی از ما حتی می‌گویند که لبنانی نیستی مگر این‌که جایی از بدنت را دستکاری کرده باشی».

جوانان، حتی کودکان و نوجوانان نیز از این ایده‌آل‌های زیبایی در امان نمانده‌اند. سالن‌ها و استخرهای مخصوص نوجوانان که از سال ۲۰۱۱ متداول شدند، این گروه سنی را نیز به مسابقه کشاندند. یکی از این مراکز به نام «اسپا-تاکولار» روش خود را تغییر داد اما بقیه مانند «شز لولو» و «بلا» برای دختران از سن سه سالگی تا آغاز جوانی، خدمات ارائه می‌کنند.

در حالی که منتقدان بر این باورند که چنین مکان‌هایی تنها چرخه رقابت برای زیبایی را دائمی می‌کنند و از بچگی به دختران می‌آموزند که زیبایی ظاهری عنصر برتر است، غسان ستیر مدیر روابط عمومی و بازاریابی «شز لولو» به المانیتور گفت: هدف، بیشتر این است که دختران جوان با محصولات زیبایی آشنا باشند و با والدین و افراد حرفه‌ای این رشته برای فراگیری نحوه استفاده صحیح از محصولات سالم همراه شوند.

ستیر گفت: «هر دختری در یک سن خاص شروع به آرایش در خانه می‌کند اما این پروسه باید به خوبی نظارت شود. پس مادران، بیایید و دختران‌تان را به این‌جا بیاورید تا این امر را به صورت درست و حرفه‌ای تجربه کنند. این نباید اثر منفی داشته باشد».

البته تمام لبنانی‌ها این‌گونه فکر نمی‌کنند. در جامعه‌ای که زنان پا به سن گذاشته، عمدتاً از بوتاکس و حجم‌دهنده‌ها برای پوشاندن چروک‌های پوست خود استفاده می‌کنند، آنت خوری یکی از بنیان‌گذاران فستیوال آب‌بازی لبنان و کسی که دست‌ اندر کار سیستم درمانی انرژی‌های ماتریسی است، سن و سال خود را با آغوش باز پذیرفته است. در حالی که وی با سیستم انرژی‌های ماتریسی بیماران را درمان می‌کند، می‌گوید که انتظار دارد ببیند مردم در جامعه لبنان بیشتر به سلامت درونی و روحی خود توجه کنند تا این‌ که تنها بر روی زیبایی ظاهری تمرکز داشته باشند.

او گفت: «در لبنان بیشتر به روابط اجتماعی اهمیت می‌دهند تا سلامت درونی... مردم بیشتر به فکر زیبایی ظاهری هستند تا زیبایی درونی».

واقعیت امروز لبنان این است که برای اکثر مردم، انتظارات وابسته به اجتماع حکمرانی می‌کنند. دسترسی آسان به وام در کنار این انتظار اجتماعی، بسیاری را از پیر و جوان واداشته تا فکر کنند که آیا باید آن یک ساعت و نیم زمان [جراحی] را برای تغییر چهره -یا شاید تغییر زندگی- خود بگذارند یا خیر؟

الکساندرا حاج هنوز تصمیم نگرفته است. وی میان آن چیز که حس می‌کند باید انجام دهد و آن چه می‌خواهد انجام دهد، مردد است: «نمی‌دانم! من خودم را نگاه می‌کنم و می‌گویم “نه! من به همین شکل، زیبا هستم”. سپس به عکس دختران دیگر با بینی‌های واقعاً زیبا نگاه می‌کنم و می‌گویم: “شاید”».

 

ميليسا طبيق روزنامه نگار آزاد است که اکنون در بیروت اقامت دارد. او در حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در خاورمیانه کار می‌کند. ملیسا تبیک دارای مدرک فوق لیسانس روزنامه‌نگاری از دانشگاه نورث‌ایسترن است.