سفررضاشاه به شمال
۱۶مهر ماه ۱۳۰۸ رضاشاه برای بازدید از راه قزوین رهسپار همدان شدند و به کرمانشاه و سنندج رفتند. در ادامه این سفر اعلیحضرت از ساوجبلاغ رهسپار تبریز خواهند شد.
اعلیحضرت همایونی پس از بازدید از غرب کشور و آذربایجان به گیلان خواهند رفت تا در ترکمن صحرا در مسابقه اسب دوانی در استرآباد باشند. روز سه شنبه ۱۷ مهر ماه نزدیک به نیمروز موکب همایونی وارد قزوین شد و اعلیحضرت در ساختمان لالهزار فرود آمدند.
در دو فرسخی رییسهای ادارهها و ارجمندان قزوین در شریف آباد به پیشباز آمده بودند. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ از خیابانهای نوین و برخی بخشهای شهر قزوین و هم چنین از ساختمان سد قزوین بازدید کردند و دستورهایی فرمودند. ساعت ۱۶ اعلیحضرت و همراهان به کارخانه نخ ریسی حاجی رحیم آقا قزوینی تشریف فرما شدند. به آگاهی اعلیحضرت رسانده شد بازده این کارخانه روزی سه خروار پشم کرکی از نمره ۱ تا نمره ۲۰ که با کالا از منچستر و چک اسلواکی برابری میکند، در بازارهای کشور به فروش میرسد و جایگزین واردات این کالا شده است. در بخش قالی بافی، ریسمان پنبه از روی ویژگیهای آن شهر و یا روستا و بر روی سپارش فراهم میشود. و برای پارچه بافی از دو سال پیش، نخ تولید میشود که یکی از پایههای کارخانه نخ ریسی است. اعلیحضرت همایون پس از نوشیدن چای در کارخانه دستور دادند که یک نشان افتخار به مدیران کارخانه فرستاده شود.
ساعت ۱۶ موکب شاهنشاهی و همراهان از قزوین راهی همدان شد. اهالی قزوین در خیابانها ایستاده بودند و با فریادهای "زنده باد اعلیحضرت پهلوی" و هلهله شادمانی میکردند. موکب شاهنشاهی سپس یک ساعت پیش از نیمروز وارد آوج شد. رضا شاه بزرگ نهار را در میان راه خوردند و نزدیکیهای غروب وارد همدان شدند و با پیش باز مردم روبرو شدند. شاهنشاه رضا شاه بزرگ شب را در همدان ماندند. ۱۸ مهر ماه موکب شاهنشاهی و همراهان از همدان راهی کرمانشاه شدند، و در میان راه وارد کنگاور گردید و ناهار را آنجا نوش جان کردند. در روز ۲۰ مهر ماه اعلیحضرت همایونی از کرمانشاه رهسپار شاهآباد غرب شدند و شب را در این شهر به سر آوردند. ۲۱ مهر ماه اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و همراهان از شاه آباد غرب روانه کرمانشاه شدند و ساعت ۱۷ پس از نیمروز از راه روانسر وارد سنندج شدند و در خارج شهر فرود آمدند. بیک زادگان و اهالی و بخشی از قشون بیرون از شهر به پیشباز آمده بودند. پس از گذر از برابر نظامیان و رییسهای عشایر، شاهنشاه به چادر رییسهای ادارههای دولتی و کارمندان دولت رسیدند و پس از آن دستاربندان و بزرگان شهر بودند که در برابر چادر ویژه شان ایستاده بودند. امام جمعه بیاناتی ایراد کرد. اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی در برابر ستونهای دانشآموزان درنگ فرمودند، بیش از ۴۰۰ تن دانشآموز، همه با پوشاک همسان و هر یک با پرچم ایران در دست و حمایل بر دوش به فرم بسیار جالبی ردیف ایستاده بودند و در جلوی همه آنها پرچم اداره معارف قرار داشت. پس از اجرای آیین پرچم از سوی دانشآموزان، اعلیحضرت همایونی از آقای احمد نیک پی و آقای ادیب السلطانی رییس معارف، درباره چگونگی و سر و سامان دبستانها و دبیرستانها و شمار آن پرسش نمودند. اعلیحضرت با دیدن بچههای ایران در یونیفورم دانشآموزی بسیار شادمان شدند. سپس درباره ورزش و شمار پیشاهنگان پرسش کردند. در این هنگام دانش آموزان پیشاهنگ از رده بیرون آمدند. اعلیحضرت از دیدن یونیفورم و نشان آنان بسیار خرسند شدند. پیشاهنگی کردستان زیر سرپرستی عبدالحمید معرفت اداره میشد. یکی از پیشاهنگان نوشتاری در خوش آمد به شاهنشاه را خواند:
شاهنشاه، پدر محبوب تاجدار دومین روز پیروزی است که آفتاب سعادت بر خطه غرب پرتو افکن شده جامعه معارف این صفحه عموما عسمت محصلین کردستان خصوصا به آمال دیرینه خویش نایل میآیند در این روز خجسته مباهات میکنیم که به افتخار تقدیم و تبریک قدوم و تشرف به زیارت خاک پای شاهنشاهی سرافراز آمده افتخار میکنیم تبریکات مخصوصه و عرض جان نثاری ما را اصغا و به لطف ملوکانه قبول فرمایند اعلیحضرت قدر قدرت همایونی زنده باد - پرچم شیر و خورشید مملکت باستانی پاینده باد.
اعلیحضرت همایونی چون پدری مهربان همه دانش آموزان را تک به تک با شکیبایی مورد مهربانی قراردادند. در این هنگام در میان هلهله و شادی و هورای دانش آموزان و کف زدن اهالی، اعلیحضرت و همراهان با خودرو ویژه وارد شهر شدند و در خانه آصف اعظم فرود آمدند. اعلیحضرت و همراهان شب را در سنندج ماندند.
روز ۲۳مهر ماه موکب اعلیحضرت با همراهان ساعت ۸ راه سقز را در پیش گرفتند، شماری از بزرگان شهر تا دو فرسخی به پسواز موکب همایونی رفتند، و در دو فرسخی سقز بزرگان شهر چادر زدند و چشم به راه رسیدن اعلیحضرت و همراهان نشستند. مردم کردستان از بازدید اعلیحضرت همایونی از استان کردستان بسیار خرسند و سپاسگزار میباشند. پس از بازدید از سقز اعلیحضرت همایونی رهسپار ساوجبلاغ شدند. روز چهارشنبه ۲۴ مهرماه اعلیحضرت همایونی وارد ساوجبلاغ شدند و بزرگان ساوجبلاغ به پیشگاه شاهانه بار یافتند. روز پنجشنبه ۲۵ مهر ماه به بازدید از ساوجبلاغ و سازندگیها در این شهر و پیرامون آن گذشت. روز آدینه ۲۶ مهر ماه موکب اعلیحضرت و همراهان از راه سلدوزو وارد رضاییه شدند و با پیشباز شایان از سوی مردم رضاییه روبرو شدند و چند روزی در رضاییه ماندند و از وزارتخانهها و شهربانی و نظامیه بازدید فرمودند. روز ۳۰ مهر ماه اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و همراهان وارد تبریز شدند و در ساختمان عالی قاپو فرود آمدند. نمایندگان مجلس شورای ملی بسیاری از بزرگان و محترمین به پیشگاه شاهانه باریافتند. سپس اعلیحضرت از نظامیه بازدید کردند. روز چهارشنبه ۱ آبان ماه اعلیحضرت همایونی از بخشهایی که از سیل آسیب دیده بودند بازدید کردند و دستوراتی برای ساختن سدها و بازسازی تبریز دادند. هم چنین اعلیحضرت از بیمارستان شیر و خورشید سرخ بازدید فرمودند و از همه بخشهای آن دیدن کردند. دستورهای شاهانه درباره بهبودی چگونگی بیمارستان به دکتر امیراعلم داده شد. سپس شاهنشاه به میدان مشق رفتند و بخش قشونی را که برای سان آماده شدند بودند را بازدید و بررسی کردند. به هنگام ایوار (عصر) نخست رییسهای ادارههای نظامیه به پیشگاه شاهنشاه بار یافتند و بیش از چهل و پنج دقیقه درباره پیشرفت و بهبود و از میان برداشتن کمبودها شاهنشاه دستوراتی دادند و به ویژه فرمودند:
...هر یک از روسای ادارات نباید قانع شوند به این که خودش وظایف را انجام داده بلکه باید مراقب باشد که اعضا و تابعین به طوری که منظور نظر ملوکانه است جدیت و خدمت به مملکت بنمایند و هر کدام غفلت نمایند به توسط وزارتخانه مربوطه خود سیاست او را فوری بخواهند و هر یک باید در نظر داشته باشند که در ادوار قدیم امرار معیشه و کسب و شغل غالبا به وسایل ناپسندیده بوده و دیگر محیط اجازه ادامه آن وضعیت را نمیدهد و بلکه هر مستخدم در ازای خدمت صادقانه معیشت خود را ادامه میدهد مخصوصا تاکید فرمودند که رییس هر اداره موظف است به نقاط تابعه خود رفته و سرکشی نماید....
اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی هم چنین درباره بهبود و پیشرفت کشتی رانی و راه آهن جلفا دستورات نیازین را به رییس آن اداره دادند و برای به فرجام رساندن و بهبود پروژههای شهر دستورهای همایونی برای اجرا نوشته شد. پس از آن بزرگان و بازرگانان و پیشهوران شرف اندوز به پیشگاه همایونی شرف یاب شدند. اعلیحضرت در بیانات خود درباره پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی گفتند. روز پنجشنبه ۲ آبان ماه اعلیحضرت و همراهان ساعت ۷ بامداد به سوی اردبیل روانه شدند. والی ایالت و فرمانده قشونی نیز در رکاب همایونی به راه افتادند و پروانه خواستند که تا اردبیل و جاهای دیگر همراه موکب شاهنشاهی باشند. آیین پسواز شایانی از سوی اهالی تبریز ، قشون و نظمیه انجام یافت. اعلیحضرت همایونی و همراهان در میان راه ناهار خوردند و پس از کوتاهی درنگ ساعت ۱۷ وارد اردبیل شدند. اعلیحضرت همایونی شب را در اردبیل ماندند و بامداد آدینه از اردبیل رهسپار آستارا شدند. نزدیک به ساعت ۱۷ مرکب همایونی و همراهان در میان هلهله اهالی که به پیشباز آمده بودند، وارد آستارا شد. روز شنبه ۴ آبان ماه ساعت ۸ بامداد اعلیحضرت همایونی آستارا را از راه کناره به سوی بندرپهلوی پشت سر نهادند. شاگردان دبستانها و دبیرستانها و ملایان و اهالی تا نیم فرسخی به پسواز موکب شاهانه و همراهان آمدند. مرکب شاهانه ساعت ۱۲ از آستارا به "گرگان رود" رسید و در جای پرآوازه "اتاق سرا" فرود آمد. اهالی از زن و مرد و کوچک و بزرگ و پیر و برنا از شهرکها و روستاهای دور برای پیشواز اعلیحضرت همایونی آمده بودند. همه تپههای "توالش" را هلهه و فریادهای "زنده باد شهریار" فرا گرفته بود. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ پس از خوردن ناهار دو ساعت در "اتاق سرا" درنگ کردند و با شادی و شور مردم خرسند شدند و سپس رهسپار بندرپهلوی گردیدند. شهرداری بندرپهلوی سرافرازی این پذیرایی را دارد. بندرپهلوی آذین بسته شده و اهالی با شادی چشم به راه ورود شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی در بیرون شهر و داخل شهر ایستادهاند. سرانجام موکب همایونی ساعت ۱۶ و سی دقیقه در میان شادی و هلهله اهالی وارد بندرپهلوی شد. اهالی و کودکان خردسال نیز با نهادن دستههای گل در برابر خودروی شاهنشاه و فریادهای "زنده باد شهریار" شور و حال شاه پرستانه خود را نشان میدادند. اعلیحضرت همایونی و همراهان به ساختمان بلدیه فرود آمدند و شماری از بزرگان شهر به پیشگاه شاهنشاه بار یافتند. روز ۵ آبان ماه اعلیحضرت از کارهای شهرداری و ساختمانها و سد بندرپهلوی بازدید فرمودند. روز ۶ آبان ماه ساعت ۱۴ و چهل و پنج دقیقه مرکب اعلیحضرت همایونی از بندرپهلوی روانه رشت شد. مردم رشت از بامدادان در دو سوی خیابانها با پرچمهای سه رنگ شیر و خورشید نشان و دستههای گل ایستاده بودند. نظامیان و شاگردان دبستانها و دبیرستانها به فرم باشکوهی در خیابان پهلوی در جاهای ویژهای که برایشان پیشبینی شده بود قرار گرفته بودند. نمایندگان ادارههای دولت و ملایان و بزرگان شهر و بازرگانان تا سه فرسخی شهر برای پیشباز رفته بودند. مامورین پلیس در نگاهبانی نظم بسیار هشیار بودند. نزدیک ساعت ۱۶ موکب همایونی به سه فرسخی شهر جایی که پیشبازکنندگان چشم به راه ایستاده بودند رسیدند. پیشبازکنندگان از سوی آقای افشار حکمران گیلان به پیشگاه ملوکانه شناسانده شدند. اعلیحضرت همایونی رضا شاه بزرگ به همگان ابراز مهربانی فرمودند و سپس موکب همایونی و همگان روانه شهر شدند و ساعت ۱۷ به رشت وارد شدند. در درازای راه از سوی نظامیان آیین احترام نظامی به جای آورده شد. غریو "زنده باد اعلیحضرت همایونی" با افشاندن گل از سوی اهالی شهر را میلرزاند و بخش موزیک به نواختن سرود ملی ایران پرداخت. موکب شاهانه در میان هلهله و شادی اهالی رشت به اداره قشون رسید و اعلیحضرت همایون در آنجا فرود آمدند و شب را در شهر رشت ماندند.
از سوی دیگر والاحضرت محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران از تهران رهسپار قزوین شدند. موکب ولیعهد روز ۶ آبان ماه ساعت ۱۷ و سی دقیقه وارد قزوین شد. رییسهای ادارههای دولتی و بزرگان تا دو فرسخی به پیشباز رفته بودند. همه اهالی در خیابانها به هلهله و شادی پرداختند و غریو "زنده باد" خیابانها را تکان میداد. والاحضرت ولیعهد و همراهان روز ۷ آبان ماه رهسپار رشت شدند تا به پدر تاجدار خود بپیوندند.
روز ۸ آبان ماه ساعاتی پس از نیمروز موکب اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی روانه لاهیجان شد. ساعت چهار پس از نیمروز اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و همراهان وارد لاهیجان شدند. بزرگان و رییسهای ادارههای دولتی و ملایان و شاگردان دبستانها و دبیرستانها با یونیفورمهای یکسان و پرچمهای سه رنگ شیر و خورشید تا دو فرسخی لاهیجان به پیشباز آمده بودند. در میان هلهله و غریو "زنده باد" مرکب شاهانه از میان پیشبازکنندگان گذر کرد و وارد لاهیجان شد. اعلیحضرت همایونی شب را در لاهیجان بسر بردند و در روز پنجشنبه ۹ آبان ماه ۱۳۰۸ ساعت هشت و نیم بامداد از میان "رودسر گذشت و ساعت ۹ بامداد روانه شهسوار گردید. موکب همایونی و همراهان در "آخوند محله" برای خوردن ناهار بازایستاد. پیشاهنگان مدرسه خرمآباد و رییس ادارههای دولتی و بازرگانان و اهالی تا "آخوند محله" به پیشباز آمده بودند و مورد مهربانی رضا شاه بزرگ قرارگرفتند. به هنگام ایوار (عصر) موکب همایونی وارد شهسوار شد و سپس راهی "حبیبآباد" گردیدند. در همین روز ساعتی پیش از غروب موکب همایونی و همراهان وارد چالوس شد. اعلیحضرت در باغ چای درنگ فرمودند و به بازدید پلی که در آنجا ساخته شده بود رفتند. تاق نصرت باشکوهی که از سوی اهالی زده شده بود مورد توجه شاهانه قرارگرفت. پس از غروب شاهنشاه وارد "حبیبآباد" شدند و شب را در آنجا ماندند. بامداد آدینه ساعت ۱۰ مرکب همایونی راهی بارفروش (بابل ) و از آنجا به سوی "مشهدسر" روانه شد. وزیر دربار شاهنشاهی نیم ساعت پیش از ورود اعلیحضرت همایونی به "مشهدسر" رسیده بود و سپس به همراه جناب سرهنگ حکیمی فرمانده تیپ مستقل استرآباد به سوی رودبار بابل رفت. آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که پیشتر در برای ورود موکب شاهانه به مشهدسر آمده بودند به همه رییسهای ادارههای دولتی مازندران و نمایندگان خارجی و شاگردان دبستانها و دبیرستانها به این سوی پل آمده و چشم به راه رسیدن اعلیحضرت بودند. اعلیحضرت همایونی کنار پل پیاده شدند و با کرجی پست و تلگراف که آذین بسته شده بود به سوی دیگر رفتند و همه پیشبازکنندگان را مورد مهربانی قراردادند و رهسپار "بارفروش" شدند. در یک فرسخی شهر در "امیرکلا" بازرگانان، پیشهوران، بزرگان شهر و آخوندها نیز به پیشباز آمده بودند. ساعت ۱۷ و سی و دقیقه در میان هلهله و شادی اهالی، اعلیحضرت همایونی به باغ شاهپور که بسیار باشکوه آذین بسته شده بود، فرود آمدند و بزرگان و کارمندان دولت و دیگران به پیشگاه شاهانه بار یافتند. روز شنبه ۱۱ آبان ماه را اعلیحضرت و همراهان در "بارفروش" سپری کردند و به بازدید نوسازیهای شهر پرداختند.
روز ۱۲ آبان ماه ۱۳۰۸ موکب همایونی و همراهان بامدادان ساعت هشت و سی دقیقه از بارفروش رهسپار ساری شدند. والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی نیز در شهر ساری به پدر پیوستند. بزرگان شهر، رییس ادارههای دولتی، پیشاهنگان، بازرگانان، پیشهوران، و اهالی بارفروش پشت مرکب اعلیحضرت به راه افتادند. نزدیک به نیمروز اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در "کیا کلا" فرود آمدند و ناهار را در جایگاه ویژهای که آذین بسته شده بود با همراهان خوردند. نزدیک به غروب در میان هلهله و هورای اهالی که در بیرون شهر در برابر بیمارستان پهلوی چشم براه رسیدن اعلیحضرت همایونی بودند وارد ساری شد. اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ در برابر بیمارستان پیاده شدند. در درازای خیابان پهلوی پیشاهنگان، بزرگان، بازرگانان، پیشهوران و اهالی شهر ایستاده و با فریاد "زنده باد اعلیحضرت" شهر ساری را به لرزه درآورده بودند. رضا شاه بزرگ از برابر پیشاهنگان که بسیار مورد توجه و مهربانی ایشان قرار گرفتند گذشتند و در اداره دولتی حکومتی فرود آمدند. اعلیحضرت به یاور ابوالفتح خان برزین مامور نظام وظیفه مهربانی کردند و دستور به گشایش سربازخانه در مازندران را دادند.