علی‌اکبر سیاسی در سال ۱۲۷۴ هـ. ش در تهران در محله بازارچه مهدی موش (که از نام مهدی موش گرفته شده‌است)، به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه و بعد در مدرسه خرد و مدرسه سلطانی انجام داد. سپس وارد مدرسه سیاسی شد. با گذراندن امتحان جزو دانشجویانی شد که به خرج دولت ایران برای ادامه تحصیل به اروپا اعزام می‌شدند. او در گروهی از ۲۳ نفر دانشجو به سرپرستی مسیو ریشار خان به پاریس رفت و پس از مدتی در دانشگاه روآن به تحصیل پرداخت. در همان زمان نام خانوادگی «سیاسی» را، با اشاره به دوره تحصیلش در مدرسه سیاسی تهران، برگزید. به خاطر درگیری جنگ جهانی اول ناچار به بازگشت به ایران شد و در دارالفنون و مدرسه علوم سیاسی به تدریس پرداخت. در همین دورهانجمن ایران جوان را تأسیس کرد. در ۱۳۰۶ دوباره به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به ادامه تحصیل در رشته روان‌شناسی پرداخت. در سال  ۱۳۰۹ موفق به دریافت درجه دکتری شد. بخاطر رساله‌ای که با نام(ایران در تماس با مغرب‌زمین) نوشته بود جایزه‌ای از آکادمی فرانسه دریافت کرد. سپس در سال ۱۳۱۰۰ به ایران بازگشت و به ریاست اداره تعلیمات عالیه در وزارت فرهنگ منصوب شد. با روشن ملک دختر صمصام‌الملک ازدواج کرد. در تدوین قانون تأسیس دانشگاه تهران شرکت کرد. به ابتکار او دانشسرای مقدماتی و دانشسرای عالی برای تربیت معلم در ایران تأسیس شد. پس از تأسیس دانشگاه تهران از اداره تعلیمات عالیه استعفا داد و به تدریس در دانشکده ادبیات پرداخت.

در سال ۱۳۲۱ در کابینه احمد قوام وزیر فرهنگ شد. تا این زمان دانشگاه تهران زیر نظر وزارت فرهنگ اداره می‌شد و مانند  یکی از اداره‌های این وزارت بود. دکتر سیاسی با پیگیری سعی در مستقل کردن دانشگاه تهران از این وزارت‌خانه کرد و بالاخره در ۱۵ بهمن ۱۳۲۱ استقلال دانشگاه را در مراسمی که با حضور محمدرضا شاه و ملکه فوزیه برای سالگرد تأسیس  دانشگاه برپا شده بود اعلام کرد. بر اساس طرح استقلال دانشگاه انتخاب رئیس دانشگاه به عهده شورای دانشگاه تهران بود. نخستین شورای دانشگاه تهران با اکثریت آرا دکتر سیاسی را به ریاست دانشگاه تهران برگزید. پیش از ریاست او بردانشگاه تهران این دانشگاه جزو وزارت فرهنگ بود و استقلال نداشت و از این نظر او نخستین رئیس دانشگاه تهران به‌شمار می‌رود.

در کابینهٔ علی سهیلی دوباره وزیر فرهنگ شد ولی پس از مدتی از وزارت کناره گرفت. در کابینهٔ محمد ساعد وزیر امور خارجه بود. در کابینهٔ مرتضی‌قلی بیات سمت وزیر مشاور داشت. با هیئت نمایندگی ایران به سان فرانسیسکو رفت و در تدوین و تصویب منشور سازمان ملل متحد و نیز در پایه‌گذاری یونسکو شرکت داشت.  پس از تیراندازی به شاه در دانشگاه تهران در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ دکتر سیاسی در مقابل درخواست اخراج استادانی که به حزب توده وابسته بودند ایستادگی کرد. در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ سه دانشجوی دانشگاه تهران در تظاهراتی که همزمان با ورود ریچارد نیکسون به تهران رخ داد، با تیراندازی سربازان ارتش کشته شدند. دکتر سیاسی به ملاقات شاه رفت و به این رفتار اعتراض کرد.

با تصویب لایحه قرارداد کنسرسیوم دوازده نفر از استادان دانشگاه تهران به همراه عده‌ای دیگر از فعالان سیاسی ایران اعلامیه‌ای را بر ضد این قرارداد و کودتای ۲۸ مرداد امضا و منتشر کردند. شاه از دکتر سیاسی خواست که این استادان را از دانشگاه اخراج کند. دکتر سیاسی در برابر این درخواست نیز مقاومت کرد.

پس از این ایستادگی‌ها مجلس شورای ملی قانونی را تصویب کرد که طبق آن برای انتخاب رئیس دانشگاه تهران بجای اینکه شورای دانشگاه رئیس را انتخاب کند سه نفر را پیشنهاد می‌کند و وزارت فرهنگ یکی را برمی‌گزیند. در جلسه شورای دانشگاه سه نفر معرفی شدند و دکتر منوچهر اقبالبجای دکتر سیاسی به ریاست دانشگاه تهران برگزیده شد.

در دهه ۱۳۱۰ دکتر سیاسی از فضای نوخواهی آن عصر استفاده کرد و با توجه به فرهنگ دوستی حکمت وزیر فرهنگ، توانست طرح اولیه دانشگاه تهران را پیشنهاد کند و به تصویب برساند. با پایان جنگ جهانی دوم و خروج نیروهای آمریکایی از تأسیساتی که در امیرآباد تهران داشتند، دکتر سیاسی آن تأسیسات را از دولت برای دانشگاه تهران گرفت و کوی دانشگاه تهران پایه‌گذاری شد. در کتابی که دکتر سیاسی با عنوان گزارش یک زندگی نوشته، دکتر سیاسی نامی از دکتر محمود حسابی به عنوان کسی که در تأسیس دانشگاه تهران نقش داشته نبرده و نوشته که دکتر حسابی در دهه ۱۳۲۰ برای کسب کرسی ریاست دانشگاه تهران هر چقدر که توانسته علیه او توطئه کرده‌است.

دکتر علی‌اکبر سیاسی در سال ۱۳۶۹ در سن ۹۵ سالگی درگذشت و در قبرستان نو در شهر قم به خاک سپرده شد.