ايران و استعمار سرخ و سياه- احمد رشيدي مطلق(نام مستعار نويسنده)
متن این مقاله که در اطلاعات 17 دي 1356،شماره 15506 چاپ گردیده بود به نقل از کتاب دكتر جلال الدين مدني، تاريخ سياسي معاصرايران، ج 2، صص 321-323 در اینجا درج می گردد:
ايران و استعمار سرخ و سياه- احمد رشيدي مطلق(نام مستعار نويسنده)
"اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشوراي حسيني بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگري اتحاد استعمار كهن و نوشده است. استعمار نو و سياهش ،كهنه و نويش روح تجاوز و تسط و چپاول دارد و با اين كه خصوصيت ذاتي آنها همانند است خيلي كم اتفاق افتاده است كه اين دو استعمار شناخته شده تاريخ با يكديگر همكاري نمايند مگر در موارد خاصي كه يكي از آنها همكاري نزديك و صميمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ايران بخصوص برنامه مترقي اصلاحات ارضي در ايران است. سرآغاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه 2520 شاهنشاهي استعمار سرخ و سياه ايران را كه ظاهرا هر كدام در كشور ما برنامه و نقشه خاصي داشتند با يكديگر متحد ساخت كه مظهر اين همكاري صميمانه در بلواي روزهاي 15 و 16 خرداد ماه 2522(منظور 1342) در تهران آشكار شد.
پس از بلواي شوم 15 خرداد كه بمنظور متوقف ساختن و ناكام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پايه ريزي شده بود ابتدا كساني كه واقعه را مطالعه مي كردند دچار يك نوع سرگيچي عجيبي شده بودند زيرا در يك جا ردپاي استعمار سياه و در جاي ديگر اثر انگشت استعمار سرخ در اين غائله به وضوح ديده مي شد. از يكسو عوامل توده اي كه با اجراي برنامه اصلاحات ارضي همه اميد هاي خود را براي فريفتن دهقانان وساختنن انجمنهاي دهقاني نقش بر آب مي ديدند در برابر انقلاب دست به آشوب زدند و از سوي ديگر مالكان بزرگ كه ساليان دراز ميليونها دهقان ايراني را غارت كرده بودند و به اميد شكستن اين برنامه و رجعت به وضع سابق پول در دست عوامل توده اي و ورشكستگان ديگر سياسي گذارده بودند و جالب اين كه اين دسته كه باور داشتند ميتوانند چرخ انقلاب را از حركت بازدارند و اراضي واگذار شده به دهقانان را از دست آنها خارج سازند دست به دامن عالم روحانيت زدند زيرا مي پنداشتند كهمخالفت عالم روحانيت كه در جامعه ايران از احترام خاصي برخوردار است مي تواند نه تنها برنامه انقلاب را دچار مشكل سازد بلكه همانطور كه يكي از خمالكان بزرگ تصور كرده بود دهقانان زمينها را به عنوان زمين غصبي پس بدهند ولي عالم روحانيت هوشيار تر از آن بود كه عليه انقلاب شاه و ملت كه منطبق با اسول و تعاليم اسلامي و بمنظور اجراي عدالت و موقوف شدن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ايران طراحي شد برخيزند. مالكان كه براي ادامه تسلط خودهمراه از ژاندارم تا وزير ،از روضه خوان تاچاقوكش را در اختيار داشتند وقتي با عدم توجه عالم روحانيت و در نتيجه مشكل ايجاد هرج و مرج عليه انقلاب روبرو شدند و روحانيون برجسته حاضر به همكاري با آنها نشدند درصدد يافتن يك روحاني برآمدند كه مردي ماجراجو بي اعتقاد و وابسته و سر سپرده به مراكز استعماري و بخصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آنها را تامين نمايد و چنين مردي را آسان يافتند. مردي كه سابقه اش مجهول بود و به قشري ترين ومرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود و چون درميان روحانيون عالي مقام كشور با همه حمايتهاي خاص موقعيتي بدست نياورده بود در پي فرصت مي گشت كه بهر قيمتي هست خود را واردت ماجراهاي سياسي كند و شهرتي پيدا كند.
روح الله خميني عامل مناسبي براي اين منظور بود و ارتجاع سرخ و سياه او را مناسب ترين فرد براي مقابله با انقلاب ايران يافتند و او كسي بود كه عامل واقعه ننگين روز 15 خرداد شناخته شد.
روح الله خميني معروف به سيد هندي بود. درباره انتصاب او به هند هنوز حتي نزديكترين كسانش توضيحي ندارند. به قولي او مدتيدر هندوستان بسر برده و در آنجا با مراكز استعماري انگليس ارتباطي داشته است و به همين جهت بنام (سيد هندي) معروف شده است. قول ديگر اين بود كه او در جواني اشعار عاشقانه مي سرود و به نام هندي تخلص مي كرده است و به همين جهت به نام هندي معروف شده است. و عده اي هم عقيده دارند كه چون تعليمات او در هندوستان بوده فاميل هندي از آن جهت،انتخاب كرده است كه از كودكي تحت تعليمات يك معلم بوده است. آنچه مسلم است شهرت او بنام غائله ساز 15 خرداد بخاطر همگان مانده است كسي كه عايه انقلب ايران و بمنظور اجراي نقشه استعمار سرخ و سياه كمر بست و به دست عوامل خاص و شناخته شده عليه تقسيم املاكف آزادي زنان، ملي شدن جنگلها وارد مبارزه شد و خون بيگناهان را ريخت و نشان داد هستند هنوز كساني كه حاضرند خود را صادقانه در اختيار توطئه گران و عناصر ضد ملي بگذارند.
براي ريشه يابي از واقعه 15 خرداد و نقش قهرمان آن توجه به مفاد يك گزارش و يك اعلاميه و يك مصاحبه كمك موثر خواهد كرد چند هفته قبل از غائله 15 خرداد گزارشي از طرف سازمان اوپك منتشر شد كه در آن ذكر شده بود درآمد دولت انگليس از نفت ايران چند برابر مجموع پولي است كه در آن وقت عايد ايران مي شد.... چند روز قبل از غائله اعلاميه اي در تهران فاش شد كه يك ماجراجوئي عرب بنام محمد توفيق القيسي با يك چمدان محتوي ده ميليون ريال پول نقد در فرودگاه مهرآباد دستگير شده كه قرار بود اين پول را در اختيار افراد معيني گزاشته شود. چند روز پس از نخست وزير وقت در يك مصاحبه مطبوعاتي فاش كرد بر ما روشن است كه پولي از خارج مي آمده و به دست اشخاص مي رسيده و در راه اجراي نقشه هاي پليد بين دستجاب مختلف تقسيم مي شده است خوشبختانه انقلاب ايران پيروز شد، آخرين مقاومت مالكان بزرگ و عوامل توده اي در هم شكسته شد و راه براي پيشرفت و تعالي و اجراي اصول عدالت اجتماعي هموار شد. در تاريخ انقلاب ايران روز 15 خرداد به عنوان خاطره اي دردناك از دشمنان ملت ايران باقي خواهد ماند و ميليونها مسلمان ايراني بخاطر خواهند آورد كه چگونه دشمنان ايران هر وقت منافعشان اقتضا كند با يكديگر همدست مي شوند حتي در لباس مقدس و محترم روحاني" .
تایپ:سرکار خانم زهرا رخ افروز ،دانشجوی کارشناسی حسابداری دانشگاه پیام نور واحد طبس