مجموع مقالات ونوشته های محمدهزاری ویزنه

(مجموعه ای گوناگون ومختلف  از مقاله های سیاسی ،اجتماعی و تاریخی ،ونوشته های جالب ومهم وبلاک شماره 1

پيشينه تاريخي نمين

 

نگاهي گذرا

حفریات باستان‌شناسان و مطالعاتی که در مناطق مختلف نمین از تپه‌ها، قبور و اشیاء به دست آمده، جملگی مویّد وجود تاریخی بسیار کهن برای این سرزمین است. به طوری که آثار تمدن‌های مربوط به قرن‌های 12 تا 16 ق.م در این منطقه یافته شده است. شواهد حاکی از وجود ابتدایی‌ترین پناهگاه‌های دست‌ساز بشر در نمین هست که با تخته‌سنگ‌های بزرگ و بدون استفاده از ملات تحت نام عمومی «دلمن» شناخته می‌شوند.
 
در اکثر نقاط پیش از تاریخ به نمونه‌های متعدد آن بر می‌خوریم که یکی از این نمونه‌ها در نمین وجود دارد. دلمن نمادی از غار یا چیزی شبیه به آن بوده و به عنوان مسکن دارای کاربرد دوگانه هم برای زندگان و هم برای مردگان بوده است. کاربردهای احتمالی که در مورد آن‌ها حدس زده‌اند، عبارت‌اند از: کاربرد نجومی، قربانگاهی برای پیشگاه خدایان، آرامگاه مردگان، مکانی به عنوان سکونتگاه و محلی برای خورشیدپرستی و غیره. به دلیل وجود نمونه‌هایی مشابه این بنا در آستارا و طالش و حاشیه شمالی رود ارس بین ساکنین اولیه نمین و آستارا و حاشیه شمالی رود ارس ارتباط تنگاتنگی (حداقل در نحوه ساختن خانه‌ها) وجود داشته است و در مجموع، این مکان‌ها محل سکونت مردمی بوده که فرهنگ و آداب و رسوم تقریباً مشابهی داشته‌اند. شاید در یک زمان به این محل آمده و ساکن شده‌اند و با مهاجرت به مناطق دیگر پایه و اساس تمدن‌های درخشان بسیاری را بنا گذاشته‌اند.
 از اقوام بسیار قدیمی دیگر در منطقه نمین «کادوسیان» که بعدها آن‌ها را گل‌ها، کادوسیان یا «کاسپیان» و غیره نامیدند، بودند که با «کوتیان» و کاسیان قرابت داشتند.  آن‌ها آسیایی نبودند و خیلی قبل از کاسی‌ها و آریایی‌ها در زمانی که از آن به «ادوار قهرمانی و دوران کوچ‏های باستانی»  نام‌برده می‌شود از آن سوی کوهستان‌های قفقاز به مناطق جنوب سرازیر گشته و در اولین برخورد، طالش و اطراف آن را با شکارگاه‌ها و زمین‌های حاصلخیز فراوان برگزیدند و در آن مستقر شدند. در بین تمام اقوام، کادوسیان دوام بیشتری در این منطقه دارند به طوری که حتی بعد از حمله اعراب نیز حاکمانی از طرف آن‌ها در این منطقه به قدرت رسیده‌اند و احتمال قریب به یقین به زبان طالشی قدیم صحبت می‌کردند.

 در زمان شکل‌گیری مادها در آتورباتکان مهر برستی و بعدها دین زرتشتی در این منطقه (نمین و اطراف آن) وجود داشته است. عمدتاً تا روی کار آمدن اسلام ساکنین این منطقه بر این کیش بوده‌اند به طوری که به استناد، مهرانی‌ها بازماندگان مهرپرستان این ناحیه بودند.

 کادوسیان هیچ‌گاه مطیع مادها نشدند و منطقه نمین به دلیل نزدیکی به کادوسیان و خزران و خود مادها شاهد جریانات بین این دو حکومت بوده است.

 (کادوسیان) اقوامی با نیروی جنگی بسیار قوی بودند که در برابر مادها مستقل عمل می‌کردند. آن‌ها حتی در ادوار بعدی نیز قدرت و استقلال خود را حفظ کردند تا جایی که حکومت مرکزی هرگز نه در دوره مادها و نه در زمان هخامنشیان و حتی اسکندر مقدونی نیز نتوانستند آن‌ها را زیر فرمان خود در آورند. در نتیجه «برای رهبرانآتورپاتکان این لزوم پیش آمد که به کادوسیان احترام بگذارند» . بنا به عقیده مورخان تنها کورش بود که توانست اقوام این مناطق به خصوص کادوسیان را مطیع خود کند و آن‌ها برای اولین بار از کورش اطاعت کردند. اما داریوش اول توانست تحت تأثیر تمرکز قدرتی که در سراسر ایران به وجود آورد، اقوام اطراف دریای خزر و غرب آن را نیز راضی نگه دارد، اما تحت اطاعت کامل در نیاورد.

 در مطالعه وقایع دوران حکومت داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشیان، مشخص می‌شود، کادوسیان و اقوام ساکن در منطقه نمین که با مادها در آمیخته بودند، گاهی با مادها و زمانی با دولت هخامنشیان بودند.

 و اما بعد از هخامنشیان سرزمین‌های کنار دریای خزر زیر فرمان سلوکیان نبودند.  با وجود این تأثیر عمیق زبان، خط و مهرهای حقوقی یونانی در آتورپاتکان، به وضوح روشن است به خصوص شهرسازی به سبک یونانیان در این منطقه رایج می‌شود.

 از دوره اشکانیان که مورخان به دلیل از بین رفتن آثار این دوره به دست ساسانیان اطلاعات چندانی ندارند از این منطقه اعتماد السلطنه در کتاب تاریخ بنی اشکان محل تولد اشک بن اشکان را در ارشق یا محال ارشع در قسمت غربی محال آستارا و ویکلیج (نمین) معرفی می‌کند.

 از دوره ساسانیان که دوره رسمی شدن مذهب زرتشتی است در کوه شیندان در اطراف نمین آتشکده بزرگی که مربوط به دوره ساسانیان بوده وجود داشت.

 در زمان ساسانیان نمین و اردبیل به دلیل نزدیکی به قفقاز و «ارّان» و «ارمنستان» دارای جایگاه خاصی بودند، زیرا ارمنستان به دلیل اهمیت سوق الجیشی و بازرگانی، سال های متمادی در دوره ساسانیان محل جنگ بین ایران و روم بود. از طرف دیگر مورد هجوم اقوام یمانند هون ها، خزر و هیاطله از سمت شمال آذربایجان، قفقاز و دربند بود. دفع این تهاجمات ازطرف حکومت وقت باعث توجه به این مناطق می‌شد. اولین کسی که توانست این مناطق راتحت تسلط ساسانیان درآورد، شاپور اول مقتدرترین پادشاه ساسانی بود. او در پی فتوحات خود در شمالغرب یایرانو در غرب دریای خزر به آنجا راه یافت.

 بعد از ظهور مزد کوپساز سرکوب و رانده شدن مزدکیان عده ای ازآن ها به اردبیل و اطراف نمین پناه بردند ودرخفا براعتقادات خود باقیماندند. تا اینکه درزمان عباسیان شاخه ای از آنها به مذهب خرم دینی و اردو در نهضت بابک خرمدین داخل شدند.

از دوره خسرو پرویز حکومت مهرانی ها درمنطقه ارّان و طالش ونمین که جزو این مناطق بود، شکل می‌گیرد.
 بعد از ورود اسلام به ایران در زمان خلافت عثمان و در زمان فرمانروایی اشعث قیسی، گروهی از اعراب به منظور نفوذ در این منطقه و ترویج اسلام، همراه خانواده هایشان در آذربایجان و (نزدیک نمین و اطراف اردبیل) ساکن می‌شوند و اسلام را وارد این منطقه می‌کنند. اما آنها اقلیتی بیش نبودند و هنوز در این مناطق آتشکده‌ها روشن بود و حاکمان محلی با پرداخت جزیه استقلال خود را تا حدودی محفوظ داشتند.

 رفته‌رفته سکونت اعراب در این منطقه بیشتر شد و آن‌ها سرزمین‌هایی را تصرف کردند که به دلیل خوبی آب و هوا و حاصلخیزی زمین و باروری محصولات، در مقایسه با سرزمین خودشان وضعیت بهتری داشتند اما در زمان خلفای بنی‌امیه اردبیل مرکز ایالت آذربایجان بود. بس از بنی‌امیه در زمان خلافت عباسیان بابک خرم دین در قلعهٔ «بَذ» که در شمال اردبیل بود در برابر عباسیان مقاومت کرد و منطقه طالش و نمین و اطراف آن نیز بالطبع دست‌خوش این جریانات قرار گرفت. آن‌ها در آذربایجان و اران اراضی زیادی را تصرف کردند و اردبیل و اطراف نمین ملجأ و پناهگاه قشون و اموال خرم دینان گردید. از مکان‌های نزدیک به نمین که در مبارزات بابک و به خصوص در جنگ‌های افشین و بابک اطلاعاتی ذکرشده بگفته طبری قلعه ارشق هست «در این سال نبردی میان بابک و افشین در ارشق رخ داد. که در آن نبرد، افشین از یاران بابک بسیار کس بکشت. بابک به موقان گریخت.»

 , در واقعه تاریخی حمله مغول به ایران بین سال های 617 و 618 ق لشگریان مغول به آذربایجان رسیدند و به تدریج به سمت اردبیل و اطراف آن سرازیر شدند. حکومت اردبیل در دست ازبک بن پهلوان بود. در زمان حکومت او اردبیل برج و باروی محکمی داشت و مردان آن نیز به شجاعت معروف بودند و از این رو تسلط چنگیزیان بر این شهر به آسانی صورت نگرفت. پس از آن مغول‌ها به سمت طالش جهت تسخیر رفتند ولی به علت باران‌های موسمی و سیلابی شدن رودخانه‌ها و بودن جنگل‌های انبوه و همچنین نیش پشه مالاریا بسیاری از لشگریان مغول به تب نوبه مبتلا شده و از بین رفتند حتی طالشیان نیز آن‌ها را در حالت مریضی کشتند. حاکمان محلی این مناطق (اردبیل و طالش) در سال 681 ق با تلاش اقوام مختلف از سلطه مغول نجات یافتند.

 در عهد حکومت غازان خان حاکم ویلکیج و آستارا که از مهرانی‌ها بود، سر به شورش برداشته و قیام کرد. وی به دستور غازان خان اسیر و زندانی شد که با وساطت شیخ زاهد تاج‌الدین ابن روشن امیر از زندان غازان خان آزاد و مطیع شد. سپس علیشاه از خاندان غازان حاکم این مناطق شد.

 بعد از استقرار حاکمیت مغولان در ایران تیمور لنگ اولین کسی بود که بعد از مدتی طولانی حاکمیت بر منطقه طالش و اطراف آن را به دست آورد. تیمور لنگ در سفرهای بعدی خود به این مناطق با شیوخ و صوفیان ملاقات کرد و آن‌ها را بسیار محترم شمرد و زمین‌هایی را وقف خانقاه‌ها کرد. تیمور در چند روز اقامت در این منطقه بزرگان دینی، عالمان و مشایخ را دیدار و در برابر آن‌ها کرنش نمود و به خواسته‌های آنان پاسخ داد

 با روی کار آمدن حکومت دینی، مردمی و مقتدر صفویان از اردبیل تاریخ نمین نیز دچار تحولات خاصی می‌شود. حضور امیران و والیان و وزیران صفویان در این منطقه بسیار مشهود است. از طرفی خویشاوندی با شاهان صفوی نیز دیده می‌شود. از جمله شیخ صدرالدین که بقعه‌اش در نمین باقی است از اولاد صفویان بوده است.

 با ازدیاد صوفیان و دراویش و خانقاه‌ها، گروهی از صوفیان در نمین نیز اقامت داشته‌اند. دلیل این مدعا وجود خانقاهی در مرکز شهر نمین در مکان مسجد جامع فعلی و دو روستا به نامه‌ای خانقاه علیا و خانقاه سفلی هست. به دلیل وجود خانقاه‌ها این منطقه همیشه تسلی خاطری برای شاهان صفوی به حساب می‌آمد. سلاطین صفوی عمّالی به نام وزیر در نزد امیران و خوانین محلی داشتند. وزیران در نمین نیز امیر عیسی خان آستارائی و امیر موسی خان لنکرانی از مهرانی‌ها، بودند.

 در دوره افشاریه در حملاتی که نادرشاه به مناطق مختلف کشور انجام داد نمین و اردبیل نیز تحت انقیاد نادرشاه بودند توجه نادر به این منطقه بیشتر برای مقابله با عثمانیان بود که همه مکان‌های آذربایجان را یک به یک تحت فرماندهی سرداران خود قرار داد. یکی از سرداران نادر که در جنگ داغستان رشادت‌های فراوان از خود نشان داد میر جمال الدین مشهور به قره خان بود که نادر برای انعام خدمتی که او انجام داده بود، حکومت طالش آستارا و ویلکیج و لنکران را به او داد.

 بنابراین حاکمیت مهرانی‌ها در این منطقه رو به افول گذاشت و میر قره خان در این منطقه حاکم بلافصل شد و نمین جزء مناطق تحت حکومت او گردید متعاقباً فرزندان و نوادگان او در این محل حاکم و ساکن شدند. می‌توان گفت که برگ زرین تاریخ نمین از این زمان ورق می‌خورد.

 در سال ۱۱۹۴ زمانی که آقا محمدخان بر سریر سلطنت تکیه زد، سلیمان خان سردار قاجار عازم طالش بود. قبل از ورود به میر مصطفی خان (فرزند میرقره خان و حاکم منطقه) خبر فرستاد، اما میر مصطفی خان به پیشباز و استقبال از او نیامد. سلیمان با پنج هزار سرباز به میر مصطفی خان حمله آورد و خانه‌ها را آتش زد. مردم به طرفداری از میر مصطفی خان برخاستند و جمعی از سربازان قاجار را به قتل رساندند.

 در سال ۱۲۰۵ هجری قمری میر مصطفی خان حاکم مستقل طالش که از قدرت شاه اطلاع حاصل نمود دو برادر خود را با جمعی از خواص طالش به خدمت قاجار فرستاد و نامه‌ای نوشت که برادرانش ملازم پادشاه باشند، به مجرد ورود این افراد به اردوگاه، شاه کینه‌توز قاجار در ده فرسنگی لنکران در نزدیکی آستارا تمام رسولان را از دم تیغ گذراند. میر مصطفی خان با تمام قوا به جنگل‌ها و قلعه شیندان پناه برد تا اینکه آقا محمدخان به دست خادمین خود به قتل رسید.

 بعد از اینکه فتحعلی شاه حکومت را به دست گرفت، رضا قلی خان برادر فتحعلی شاه از او اطاعت نبرد و به طالش (محال آستارا) نزد خانی بیگ   آمد. رضا قلی توسط خانی بیگ و میر عباس در پناه میر مصطفی خان قرار گرفت و میر مصطفی خان با پول رضا قلی خان قاجار، از اهالی سالیان و دریغ و ارشق و شاهسون و محال و جمعی از طالش اطراف ویلکیج، قشونی انبوه گرد آورد. پسر عموی میر مصطفی خان با دوازده هزار پیاده و سواره‌نظام از سمت ویلکیج به کمک میر مصطفی خان شتافت. فتحعلی شاه برای مقابله با نیروهای میر مصطفی خان قشونی از مازندران و خلج‌ها و ترکمن‌ها به سرکوبی رضا قلی خان و میر مصطفی خان روانه نمود.فرماندهی قشون میر مصطفی خان به عهده شاه پلنگ بیک عنبرانی بود. با حمله شاه پلنگ بیک نیروهای قاجار شکست خورد و از هم پاشید. بعد از شکست لشکر، فتحعلی شاه به تشویش افتاد، بزرگان و اطرافیان را جمع و مصلحت نمود. قرار شد حکومت آذربایجان به رضاقلی خان واگذار شود و طالش از دیناچال تا سالیان تحت حاکمیت میر مصطفی خان الحسینی طالش قرار گیرد و به خاطر آسودگی دربار قاجار یک برادر و یک خواهر خردسال میر مصطفی خان را در تهران به عنوان گروگان نگه داشتند ولی به علل نامعلومی هر دو طفل وفات یافتند. این اتفاق باعث کینه‌های بعدی خوانین طالش با قاجار شد.

در سال های آخر عمر مصطفی خان دربار قاجار ترتیبی اتخاذ می‌کند تا با میر مصطفی خان آشتی و او را به طرف شاه جلب نمایند. این‌چنین می‌شود و میر مصطفی خان در سال ۱۸۱۴ دربازکن را وداع گفت.  پس از مرگ میر مصطفی خان الحسینی پسرش میر حسن خان طالش قدرت را به دست گرفت. او دو همسر داشت یکی از آن‌ها در آستارا و دیگری در نمین سکونت داشتند.
 در زمان سلطنت فتحعلی شاه جنگ‌های ایران و روسیه آغاز شد و سردار فتحعلی شاه، عباس میرزا به این منطقه آمد و قرارداد صلح گلستان و ترکمن چای بین ایران و روسیه برقرار شد. مناطقی از ایران از جمله قسمتی از طالش آستارا و لنکران جدا شد. میرحسن خان به قرارداد ترکمن چای معترض و با دولت تزار روس دائم در جنگ و گریز بود. در نبردهای مختلف با روس‌ها توانست قلاع را مهم را به تصرف خود درآورد بعدها مورد تعقیب دولتین ایران و روس قرارگرفته و در زندان قاجار در تهران در سال ۱۲۴۵ هجری قمری درگذشت.

 عباس میرزا در اردبیل دختر خود فرخنده خانم را به عقد نوه دختری صادق خان شقاقی فرزند هجده ساله میر حسن خان به نام میر کاظم خان در آورد و از این تاریخ دارالحکومه محال آستارا، ویلکیج، گرمی و اجارود، نمین تعیین گردید. پس از میر کاظم خان، فرزندش میر احمدخان (سیف الملک) الحسینی حاکم این منطقه در عهد ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین شاه تعیین گردید.

میراسد خان فرزند او و میرسلمان نیز فرزند میراسد خان در عهد مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه و میر صادق خان فرزند میرسلیمان خان (سردار ناصر) در زمان محمدعلی شاه و احمدشاه حاکمیت نمین را عهده‌دار شدند. بعد از جدایی شهرهای لنکران و قسمتی از آستارا و طالش و استقرار خان‌های این منطقه در نمین حدود سه هزار نفر پناهنده از لنکران به ویلکیج وارد شده و ساکن گردیدند و بقیهٔ طالش به گیلان پیوست.

 بعد از عهدنامه ترکمن چای در فاصله سال های ۱۸۲۶ – ۱۸۰۴ م به دنبال لغو خانخانی در روسیه (شیروان، باکو، قوبا، قره‌باغ و طالش) بسیاری از خان‌ها با یاری شاه به امید برپایی مجدد حاکمیت خود به ایران فرار کردند و بدین طریق ویلکیج از خان نشین طالش جدا گردید.

 به هر حال جمعیت نمین در این دوره بسیار زیاد می‌شود. اوژن اوبن فرانسوی در سال 1907 که از نمین دیدن کرده می‌نویسد «این شهر 15 هزار خانه دارد.»  (البته شاید منظور او ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت باشد ۹ خانه زیرا آثاری از 15 هزار خانه و وسعت نمین در زمان حال دیده نمی‌شود.)

 منابع:
(1)- خانی بیگ از اعقاب میرمحمدرضا خواهر میرمصطفی خان را به زنی داشت.
(1)- خداوردي،م، ص 11 الی 29،هدايت،ر،1339،تاريخ روضه الصفا،تهران، كتابفروشي مركزي ص. 216 و 219
(2)- خداوردي.م، ص 5 و ص6. هدايت.ر، ص 263 و 414
(1) اوبن،ا، 1362، ایران امروز، مترجم علی اصغر سعیدی، زوار، صفحه 144

+ نوشته شده در جمعه چهارم اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۱۶ ق.ظ توسط محمد هزاری ویزنه تالش آستارا  | 
           محمدهزاری ویزنه تالش
   MOHAMMAD  HEZARI  WIZNEH
                  TALESH   
          کارشناس گردشگری
         بندرمرزی آستارا، گیلان
COASTASTARABORDERGUILAN
دوستان به  وبلاگ شخصی من خوش آمدیدمن امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد توجه علاقه مندان مخصوصادوستان خوبم قرارگیرددوستان  همانطور که عرض شد این وبلاگ متعلق به من است  که  به طور تخصصی در باره مطالب مهم تاریخی وسیاسی واجتماعی روستای ویزنه وتالش وشهر آستارا وگیلان وازسرتاسر ایران و سایر نقاط جهان باتصاویرمختلف گردشگری وتفریحی وسیاسی ودینی ومذهبی است خوانند گان محترم وبلاگ انتقادات ،پیشنهادات و نظرات شما موجب خرسندی وخوشحالی من خواهدبود .
                     التماس دعا
  • خانه
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
نوشته‌های پیشین
  • هفته دوم بهمن ۱۳۹۷
  • هفته اوّل بهمن ۱۳۹۷
  • هفته چهارم دی ۱۳۹۷
  • هفته اوّل آذر ۱۳۹۷
  • هفته دوم آبان ۱۳۹۷
  • هفته چهارم مهر ۱۳۹۷
  • هفته سوم مهر ۱۳۹۷
  • هفته اوّل مهر ۱۳۹۷
  • هفته چهارم شهریور ۱۳۹۷
  • هفته سوم شهریور ۱۳۹۷
  • هفته چهارم تیر ۱۳۹۷
  • هفته دوم تیر ۱۳۹۷
  • هفته سوم خرداد ۱۳۹۷
  • هفته دوم خرداد ۱۳۹۷
  • هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۹۷
  • هفته سوم اردیبهشت ۱۳۹۷
  • هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۷
  • هفته اوّل اردیبهشت ۱۳۹۷
  • هفته چهارم فروردین ۱۳۹۷
  • هفته سوم فروردین ۱۳۹۷
  • هفته دوم فروردین ۱۳۹۷
  • هفته اوّل فروردین ۱۳۹۷
  • هفته چهارم اسفند ۱۳۹۶
  • هفته سوم اسفند ۱۳۹۶
  • هفته دوم اسفند ۱۳۹۶
  • هفته اوّل اسفند ۱۳۹۶
  • هفته چهارم بهمن ۱۳۹۶
  • هفته سوم بهمن ۱۳۹۶
  • هفته دوم بهمن ۱۳۹۶
  • هفته اوّل بهمن ۱۳۹۶
  • هفته چهارم دی ۱۳۹۶
  • هفته سوم دی ۱۳۹۶
  • هفته دوم دی ۱۳۹۶
  • هفته اوّل دی ۱۳۹۶
  • هفته چهارم آذر ۱۳۹۶
  • هفته سوم آذر ۱۳۹۶
  • آرشيو
BLOGFA.COM